سفر من به استانبول با سیوان دشت؛ اقامت در هتل چر استانبول
من «ارشیا»ام، کارم سفره، زندگیم کشف کردنه. هر بار که مقصد جدیدی رو انتخاب میکنم، برام فقط دیدن یه شهر نیست — یه تجربه تازهست از حس، فرهنگ و آدمها. این بار با همکاری سیوان دشت راهی تور استانبول شدم؛ شهری که از همون لحظه ورود، بوی قهوه ترک و صدای اذان از مسجد آبی با هم ترکیب میشن و روح آدم رو تازه میکنن. اقامتم در هتل چر استانبول (The Cher Hotel Istanbul) بود؛ یکی از بهترین هتلهای لوکس استانبول با طراحی مدرن، دکور چشمنواز و خدمات عالی. از پنجره اتاقم منظرهی باشکوه تنگهی بسفر رو میدیدم و حس میکردم استانبول داره با من حرف میزنه. روزها پر بود از قدمزدن در خیابونهای سنگفرششدهی سلطاناحمد، تست کردن دلمههای خیابونی و خرید از بازار بزرگ (Grand Bazaar)، و شبها با نورهای طلایی برج گالاتا تموم میشد. همه چیز اونقدر خاص و منظم بود که فهمیدم سیوان دشت دقیقاً میدونه چطور یه تور استانبول رو به تجربهای متفاوت تبدیل کنه.
غذاهای خفن هتل چر استانبول
اما بخش خوشمزهی سفرم تازه از اینجا شروع شد. غذاهای هتل چر استانبول واقعاً فراتر از انتظار بودن. از همون صبحانهی اول فهمیدم با یه تجربه خاص طرفم. میز صبحانه پر از رنگ و طعم بود؛ نونهای تازه، پنیرهای محلی، زیتونهای معطر، عسل طبیعی و مرباهای دستساز. منوی رستوران لوکس هتل هر روز با یه سورپرایز جدید همراه بود . از کبابهای آبدار و لذیذ ترکی گرفته تا ماهیهای تازهی بسفر با سس مخصوص و طعم بینظیرشون.
________________________________________
چای ترکی هتل؛ لحظهای برای آرامش
اما چیزی که هر روز منو میخکوب میکرد، چای ترکی هتل چر استانبول بود. اون استکانهای باریک و بخار داغش یه حس خاص داشتن، انگار با هر جرعهاش خستگی سفر از تنم درمیرفت. عصرها روی تراس هتل، با منظرهی تنگهی بسفر و صدای آرام شهر، یه استکان چای ترکی در دستم، حس میکردم دنیا دقیقاً همونجاییه که باید باشه.
________________________________________
شبگردی در خیابان تکسیم و ماجرای دزدیده شدن پاسپورتم
یکی از شبها تصمیم گرفتم بعد از شام، کمی در خیابونهای پرنور و زندهی میدان تکسیم استانبول (Taksim Square) قدم بزنم. هوا خنک بود و خیابون پر از موسیقی زنده، نور و بوی کباب ترکی. مردم میخندیدن، مغازهها هنوز باز بودن و شهر انگار تازه بیدار شده بود. اما درست وقتی غرق در حالوهوای شهر بودم، اتفاقی افتاد که هیچوقت فراموشش نمیکنم. تو شلوغی جمعیت و نورها، وقتی مشغول عکاسی از میدون استقلال بودم، فهمیدم کیفم نیست. پاسپورتم، کارتهام و بخش زیادی از پولی که برای سفر کنار گذاشته بودم، دزدیده شده بود. چند ثانیه فقط ایستادم، گیج و بیحرکت. باورم نمیشد تو شهری که اینقدر عاشقش بودم، همچین اتفاقی بیفته. اما بعد، مثل همیشه، سفر یه درس جدید برام داشت؛ اینکه حتی از دل سختیها هم میشه تجربه ساخت. با کمک تور سیوان دشت و لیدر حرفهای تور استانبول، تونستم تو کمتر از یه روز همه چیز رو دوباره مرتب کنم و لبخندم رو پس بگیرم. اون شب برام یه یادآوری بود: سفر فقط دربارهی جاهای دیدنی نیست، دربارهی لحظههایی هم هست که ما رو قویتر میکنن.
________________________________________
جمعبندی سفر من به استانبول
سفر من با تور استانبول سیوان دشت، ترکیبی از تجربههای متفاوت بود؛ از اقامت در هتل لوکس چر استانبول با صبحانههای بینظیر و چایهای داغ ترکی، تا شبگردی در میدان تکسیم استانبول و حتی ماجرای ناخوشایند دزدیده شدن پاسپورت و پولم. اما همین بالا و پایینها بودن که سفر رو واقعیتر و عمیقتر کردن. فهمیدم که سفر به استانبول فقط دربارهی دیدن جاهای معروف نیست، بلکه دربارهی شناختن خودته، در موقعیتهایی که انتظارش رو نداری. استانبول برای من تبدیل شد به شهری از تضادها؛ جایی که بین صدای اذان و موسیقی خیابونی، بین لوکسترین هتلها و شلوغترین کوچهها، آموختم زندگی یعنی حرکت. یعنی ادامه دادن، حتی وقتی چیزی ازت دزدیده میشه، چون در نهایت، تجربه و خاطرهای که به دست میاری، از هر چیزی باارزشتره.